نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه مازندران

چکیده

شادی یکی از ویژگی‌های هویّت ملّی ایرانیان است و اگرچه در ادوار مختلف، فراز و فرودهایی داشته‌ است، مردم ایران، از پیش از اسلام تا بعد از اسلام، هرگز از ضرورت آن غافل نبوده‌اند و آن را به‌عنوان یکی از عوامل بسیار مؤثر در تحکیم مبانی هوّیت ملّی، تقویت تعلق خاطر به کشور و ملّت، و تجلّی افکار و عواطف در جهت اعتلا و ارتقای منافع ملّی و اعتقادات دینی به شمار می‌آورده‌اند. به‌تدریج، به دلیل چیرگی بیگانگان، استیلای شرایط خاص سیاسی ـ اجتماعی و رواج ذهنیات منفی و روحیات غیراصیل ، شادی رنگ باخت و انزوا و گوشه‌گیری و غم و اندوه شیوع پیدا کرد؛ به‌طوری‌که در عصر حاضر نیز انسان علی‌رغم برخورداری از خدمات صنعتی و فنّاورانة مدرن، به سبب باورهای آنارشیستی و نیهیلیستی، از زخم مزمن دوری از طبیعت و خلأ معنویت و نابسامانی‌های ذهنی ـ روانی رنج می‌برد و هرچه بیشتر به‌سوی اسباب لذّت پیش می‌رود، بیشتر از شادی و آرامش دور می‌افتد؛ زیرا منشأ شادی پاسخ به نیازهای واقعی وجود آدمی و ذهنیّت‌ها و رفتارهای مثبت انسانی است که متأسفانه او به دلیل ازخودبیگانگی از آن غافل مانده است و متأسفانه وضعیت فعلی جهان نیز به پیشروی رنج و غم یاری می‌رساند؛ زیرا حرکت تاریخ جهانی از وحشی‌گری به‌سوی انسان‌گرایی نیست، بلکه حرکت از تیر و کمان به بمب مگاتونی است و لذّت‌جویی آدمیان نیز در حال تغییر مقوله از تملک و مصرف، به انواع مواد مخدّر است. ازاین‌رو، آموزش مبانی و عوامل شادمانی نیاز ناگزیر انسان معاصر است و این موضوع بدون هدفمندی در کنش هستی‌شناسانه و اعتقاد به ضرورت تغییر در جهان بیرون و درون، به‌ویژه ایجاد تغییر در دو بُعد جهان درون: الف) تغییر تصویر خود؛ ب) تغییر تفکر خویش، امکان‌پذیر نخواهد بود و لازمة تغییر تفکر، شناخت درست هستی، پدیده‌ها و جایگاه و نقش انسان در جهان است که در صورت وقوع تغییر تفکر، تبدیل اخلاق و رفتار نیز پدیدار خواهد شد و انسان با پذیرش شرایط تبدیل اخلاق و اقدام به اجرای آنها، خواهد توانست به شادمانی نایل آید. در تحلیل موضوع و موارد فوق و استناد به اهتمام اندیشمندان و فرهیختگان ایران به آموزش عوامل و شرایط شاد زیستن، غزلیّات حافظ شیرازی مورد توجه قرار گرفته است.

کلیدواژه‌ها