نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
چکیده
این مقاله ضمن توجه به کارکردهای اجتماعی زبان و تبیین وجود زبانهای رسمی و ملی در دورههای پیش از مدرنیته، وضعیت زبان و ادبیات فارسی را در دورة صفویه بررسی میکند. این پویش از دو جهت دارای اهمیت است: نخست؛ ارتباط آن با تأسیس اولین دولت ملی در ایران دورة اسلامی و تحلیل نگرش آن به پدیدة زبان رسمی و ملی بهعنوان بخشی از هویت ملی ایرانیان و دوم؛ تنوع دیدگاههای ارائه شده در باب جایگاه زبان و ادبیات فارسی در دورة صفویه. به نظر میرسد طرح این دیدگاهها که اغلب از انحطاط، ضعف و انزوای زبان و ادب پارسی در آن دوره سخن میگویند، بیش از آنکه بر پایة مستندات علمی باشد، بر پایة پیروی از دیدگاهی است که در دورة قاجاریه و با اغراض خاص شکل گرفته است. این مقاله با بهرهگیری از منابع دست اول عصر صفوی در دو بخش ارائه شده است. نویسنده دربخش اول پس از ذکر نمونههایی از وجود زبان رسمی و ملی در دورههای پیش از مدرنیته، وضعیت زبان فارسی در آن عصر را بهعنوان زبان محاورة عمومی اکثریت مردم ایران، زبان رسمی حکومت و اسناد دولت صفویه، زبان نظام آموزشی و مدارس رسمی، زبان نگارش آثار ادبی و عمومی و خط و کتابت معمول در جامعه بررسی کرده است. در بخش دوم با تحلیل دیدگاههای مطرح درخصوص ادبیات فارسی عصر صفویه، عمده ایرادهای وارده را به حکومت و اهل نظر نزدیک به دربار قاجاریه مربوط دانسته که با اغراض خاص شکل گرفته است. بخش دیگر به ایرادهای وارده بر سبک ادبی رایج آن عصر و تعمیم برخورد موردی شاه طهماسب با شعرا به کل دورة صفویه، و نقد بخشی از جریان روشنفکری معاصر یک سدة اخیر بر رویکردهای دینی حکومت صفوی مربوط میشود. بر این اساس پیشنهاد شده است با هدف بازشناسی دقیق وضعیت زبان و ادبیات فارسی در آن عصر پژوهشهای علمی و به دور از سوگیری ارزشی بر پایة رجوع به اسناد و آثار دست اول آن دوره به جای پیروی از دیدگاه عمومی شکل گرفته انجام پذیرد.
کلیدواژهها