نویسندگان
چکیده
پرسش از ماهیت دنیـای جدید و چگونگی بهرهگیـری از دستآوردهای معـرفتی و مـادی آن، مدتهاست که به دغدغهی ذهنی اندیشمندان و نخبگان ایـرانی تبدیل شـده است. تلاشهـای فکـری ایشـان بـرای یافتـن پاسخـی مناسب و در نهایت درانداختن نظمی نو، از آنرو مهم تلقی میشود که به یاد آوریم این پاسـخ میتوانـد راهی بـرای خـروج جـامعهی ایـرانی از بحـران و اعلام پایان دوران دیرپای گـذار باشـد. هر یک از این اندیشمندان، با توجه به میـزان شناخت از تحولی که در جایی دیگـر روی داده است و براساس میزان دلبستگـی بـه سنت یـا گـرایش بـه ارزشهـای دنیـای جدیـد، کوشیـدهاند نظـری یا نظریهای در این باب عرضه کننـد. درواقـع، تاریـخ معاصـر ایـران، بهویـژه از زمـان گستـرش «احسـاس بحـران» در میـان مـردم و حـاکمـان، سـرشار از ظهـور جریـانهای متفاوت فکـری در واکنش به این احساس بوده است. البته هیـچ جامعـهای مدت زمان زیـادی منتظـر نتـایـج نظـریهپـردازی متفکران نمیماند و برخی اوقات، خود، راههایی را برای کاهش احساس بحران میآزمایـد؛ ولـی در کل نمیتوان منکر اهمیت اینگـونه اندیشـهورزی شـد، بهویـژه آنکه برخی راهکارها، گاه به دلیل رضـایتبخشبودن ـ و نه لـزوماً منطقیبودن ـ با اقبـال عمومی روبهرو میشـود و مبنـای عمل جمعی قـرار میگیرد.