نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس
چکیده
امروزه فارسیزبانان تنها در سه کشور ایران، تاجیکستان و افغانستان متمرکز هستند. مردمان این کشورها بهرغم داشتن سه ملیت جداگانه به یک فرهنگ تعلق دارند. مسألهی اصلی این پژوهش تحلیل سازههای هویت ملی فارسیزبان در میراث شعری گلرخسار صفیاوا (تولد 1947م.)، بانوی شهیرِ ادب معاصر تاجیک است. نگارنده این پژوهش را در چهارچوب مکتب رمانتیسم سامان داد و کلانهویت ملی آریاییتباران را ذیل «سرزمینِ مادری (آریانا)؛ نظامِ اسطورهایِ ملی (ملتِ خورشید)؛ تبارِ ملی (ایران و توران)؛ زبانِ ملی (زبان مادری)؛ شاهکارِ ملی (ذیلِ شاهنامهی فردوسی و بازتولید و بازآفرینی آن)» در دیوان شاعر دستهبندی و تحلیل کرد. تحلیل دیوان شاعر نشان داد روند رجوع شاعر به سازههای کلانهویت ملی ارتباط مستقیمی با تحولات تاریخی و اجتماعی شاعر در دورهی زندگی وی داشته است. این رجوع در دورهی استقلال بسیار معنادار بوده؛ بهگونهای که میتوان شکلگیری و تکامل دستگاه اندیشگی وی را در این زمینه به همین دوره مرتبط دانست.
کلیدواژهها