نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار علوم سیاسی دانشگاه مازندران
2 دانشجوی دکتری جامعهشناسی دانشگاه مازندران
چکیده
این مقاله با این مفروض که هویتسازی ملی امری دائماً در حال شدن و مستلزم بازتولید همیشگی است، نسبت بین سیاستگذاری اجتماعی و هویتسازی را بهویژه در جوامع متنوع مطالعه میکند. نوشته حاضر که با روش توصیفی، تحلیلی و در قسمت نخست بهصورت کتابخانهای و در قسمت دوم با تکنیک تحلیل محتوای کیفی صورت میگیرد، با الهام از آرای «بلند» و «لیکورس» به این یافته رسیده است که سیاستگذاری اجتماعی با عامنگری و فراگیری خود موجب پیدایش اجتماع عدالت اجتماعی در جهان واقعی و تقویت حس تعلق شهروندان به مای جمعی و آفرینش همبستگی و سرمایة اجتماعی و مآلاً نیل به استواری و آرامش اجتماعی میشود که همگی از سازوکارها و استلزامات هویتسازی ملی به شمار میآیند. تطبیق نسبت این دو متغیر بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز نشان میدهد که رویکرد قانون اساسی در اصول گوناگون آن به سیاستهای کلان اجتماعی مبتنی بر مراعات اصل فراگیر و برابرنگر شهروندی است و در توزیع منابع و منافع به همة شهروندان بدون لحاظ اختصاصات دینی ـ مذهبی و زبانی توجه میکند.
کلیدواژهها