نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار و عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه بوعلی سینا، همدان
2 کارشناسارشد اقتصاد دانشگاه بوعلی سینا، همدان
چکیده
در فرایند رشد اقتصادی و تقویت هویت ملی، از توسعه تعاونیها برای ارتقاء روح همکاری و تحقق اهداف مشترک یک جامعه استفاده میشود، بهطوریکه جهت تأمین نیازهای اساسی از جمله امکانات کار برای همه به منظور رسیدن به اشتغال کامل، اهمیت بخش تعاونی به گونهای است که نه تنها جزو ارکان اقتصاد ملی و قانون اساسی محسوب میشود، بلکه با آموزههای دین مبین اسلام نیز مطابقت دارد. در این فرایند، افزایش سطح سرمایۀ اجتماعی و جلب انگیزههای مشارکتی مردم از الزامات توسعۀ پایدار و اقتصاد مقاومتی هستند و برای این منظور، استفاده از راهبرد گسترش بخش تعاون به منظور محور قرار دادن دانش جمعی، تقویت وفاق ملی و همبستگی اجتماعی در جهت ساماندهی مسایل اقتصادی، افزایش تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ملی از اهمیت ویژهای برخوردار است. هدف از مطالعۀ حاضر در ابتدا، شناخت جایگاه بخش تعاون در فرهنگ ملی و اقتصادی جامعه و بررسی سیر تحول انگیزههای مشارکتی و تشکیل تعاونی در قبل و بعد از انقلاب اسلامی با استفاده از آمار و اطلاعات موجود و سپس نقش آن در تقویت روحیۀ همبستگی ملی و اجتماعی و سرمایۀ اجتماعی است. نتایج حاصل نشان میدهد که بخش تعاون در سالهای پس از انقلاب اسلامی از رشد کمی و کیفی قابل ملاحظهای برخودار بوده و تأثیر به سزایی در افزایش سطح تولیدات ملی، اشتغالزایی و همچنین تقویت انگیزههای مشارکتی در جامعه دارد. همچنین مشخص شد، اگرچه متغیرهای تعداد تعاونی، اعضا، و اشتغال طی سالهای 1370 الی 1389 رشد چشمگیری داشت؛ اما متغیر حجم واقعی سرمایه تعاونیها طی دوره با کاهش روبهرو بود این مسأله میتواند ناشی از افزایش بهرهوری سرمایه و گرایش به سوی تولیدات کاربر باشد.
کلیدواژهها