نویسندگان
1 استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه Wisconsin-Eau Claire
2 دانشیار علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
چکیده
تنوع در سطح ملی و در امتداد مرزبندیهای قومی، نژادی، زبانی و یا مذهبی از جمله واقعیتهای موجود در اکثر کشورهای جهان است. نویسنده در این مقاله ضمن ارائه تعریفی از قوم و تاریخچهای از قومیت و چگونگی تبدیل گروههای قومی به دولتهای ملی؛ ظهور ناسیونالیسم قومی را محصول گروههای قومی سیاسی شده در فرایند نوسازی ارزیابی کرده، شیوهی برخورد با مسائل و مشکلات ناشی از تنوع قومی و حقوقی اقلیتها در غرب را با کشورهای در حال توسعه متفاوت دانسته است.
مؤلف با بهرهگیری از مطالعات بین ررشتهای، بهویژه طرح نظریات مارکسیستها، لیبرالیستها، کهنگرایان و ساختارگرایان در قبال قوم و قومیت، آسیبپذیریهای احتمالی یکپارچگی و وحدت ملی کشورهای در حال توسعه را از خلال نظریهپردازی پژوهشگران حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و روانشناختی مورد توجه قرار میدهد. نویسنده با تفکیک دو مفهوم «یکپارچگی» و «مشابهسازی» در فرایند دولت ـ ملتسازی، دستیابی به آرمان وحدت ملی را با ظهور نهادهای جامعه مدنی و توزیع مناسب منابع اجتماعی ـ اقتصادی و قدرت سیاسی همیشه و عجین میبیند.