نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
چکیده
انقلاب اسلامی ایران، در تعمیق مبانی فکری ـ فرهنگی و اعتقادی خود به میزان قابل ملاحظهای با جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، که یک دهه از عمر انقلاب را به خود اختصاص داد، آمیخته شده است. در این جنگ جوهرهی اسلام مبارز تبلور یافت و خوداتکایی و عدم اعتنا به قطبهای قدرت در پیشبرد جامعه تحقق عینی یافت. در دوران جنگ تحمیلی که هشت سال به طول انجامید، جمهوری اسلامی ایران، همواره با تکیه بر اصل، «نه شرقی ـ نه غربی» به دفاع از موجودیت و تمامیت سرزمینی خود پرداخت، دورانی که نظام حاکم بر عرصهی روابط بینالمللی، نظام دو قطبی بود. جمهوری اسلامی ایران توانست با ارایهی تعریفی مستقل از هویت خود، در مقابل این نظام دو قطبی بایستد و مبارزه نماید. در مورد ریشهها، تاریخ، عواقب و پیآمدهای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، کتب و مقالات زیادی به زبانهای فارسی و انگلیسی منتشر شده است؛ اما در حوزهی «بررسی موضوع از دیدگاه تئوریک» اقدامات بسیارمحدودی صورت گرفته است. نگارنده با آگاهی از این موضوع، در نوشتار حاضر، در پی ارایهی تحلیلی سازهانگارانه از هویت جمهوری اسلامی ایران در دوران جنگ تحمیلی برآمده است. بنابراین، ابتدا دیدگاه سازهانگاری را مورد بررسی قرار داده و سپس به ارزیابی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، از این دیدگاه میپردازد و در پایان هویت دولت جمهوری اسلامی ایران را در دوران جنگ تحمیلی مورد تحلیل قرار خواهد داد.
انقلاب اسلامی ایران، در تعمیق مبانی فکری ـ فرهنگی و اعتقادی خود به میزان قابل ملاحظهای با جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، که یک دهه از عمر انقلاب را به خود اختصاص داد، آمیخته شده است. در این جنگ جوهرهی اسلام مبارز تبلور یافت و خوداتکایی و عدم اعتنا به قطبهای قدرت در پیشبرد جامعه تحقق عینی یافت. در دوران جنگ تحمیلی که هشت سال به طول انجامید، جمهوری اسلامی ایران، همواره با تکیه بر اصل، «نه شرقی ـ نه غربی»[1] به دفاع از موجودیت و تمامیت سرزمینی خود پرداخت، دورانی که نظام حاکم بر عرصهی روابط بینالمللی، نظام دو قطبی بود. جمهوری اسلامی ایران توانست با ارایهی تعریفی مستقل از هویت خود، در مقابل این نظام دو قطبی بایستد و مبارزه نماید. در مورد ریشهها، تاریخ، عواقب و پیآمدهای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، کتب و مقالات زیادی به زبانهای فارسی و انگلیسی منتشر شده است؛ اما در حوزهی «بررسی موضوع از دیدگاه تئوریک» اقدامات بسیارمحدودی صورت گرفته است. نگارنده با آگاهی از این موضوع، در نوشتار حاضر، در پی ارایهی تحلیلی سازهانگارانه از هویت جمهوری اسلامی ایران در دوران جنگ تحمیلی برآمده است. بنابراین، ابتدا دیدگاه سازهانگاری را مورد بررسی قرار داده و سپس به ارزیابی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، از این دیدگاه میپردازد و در پایان هویت دولت جمهوری اسلامی ایران را در دوران جنگ تحمیلی مورد تحلیل قرار خواهد داد.
[1]- Neither East, Nor West
کلیدواژهها